باز هم این سرنوشت بار دگر
دور سازد دست ما از یکدِگر
ممد* و نیما رفتند تند و تیز
می رود روز دگر ارشاد نیز
ما یکی فیله بُودیم در روزگار
بعد از این بر ما نمیماند قرار
چون نوید در نزد ما یک دونه بود
بودنش اینجا فقط نمونه بود
آه ای چرخ فلک بازی ز چیست؟
چون نوید هم میرود فیله ز کیست؟
حال ما** با که رویم ورزش کنیم؟
در فضای این یونی چرخش کنیم
هر کجایی پا گذاریم ما در آن
میشود از یاد او پر، ذهنمان
چون شود از یاد او این دل پوک
می جوییمش در یاهو و فیس بوک
می شویم با خاطرات او اجین
بر نمیآید ز دست ما جز این
ای خدا دست خودت همراه او
باز گردانش به ما با رنگ و رو
میلاد
* منظور محمد رضا گائینی است** منظور من و داش ایمانیم
0 نظر:
ارسال یک نظر