۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

حول حالنا الی احسن الحال

هیچ نشانی از رسیدن عید بین این مردم معلوم نیست، همه بیمارند گویا، تنها حادثه ای که به نظرشان نزدیک است آخر سال است، آخر سال 88. نه نه ... امسال نه بوی عیدی می آید نه بوی توت و کاغذ رنگی... همانجور که پیش بینی میشد سفره های مردممان کوچک و کوچکتر شده است، انگار نه درآمد بابا می گذارد عید داشته باشیم و نه دیگر رمقی برای مادر مانده است تا خانه تکانی کند برای عید. کدام عید ؟؟؟ عید برای ملتی عزادار چه معنا دارد؟؟؟
امسال هفت سین مردم ما انگار تنها یک سین دارد سین سبز. سین سبزی. انگار همه مان تنها به آرزو های بهار 88 فکر می کنیم که تمام نشده آنها را از دست رفته دیدیم.
همه مان مانده ایم که چه شد که آرزوهایمان برباد رفت و بیمار شدیم. همه مان به سبزی فکر می کنیم که نه پاییز و نه زمستان هیچکدام نتوانست زرد و پژمرده اش کند و حال در آستانه بهار انگار دیگر جزوی از زندگیمان شده است.
امسال همه در لحظه تحویل سال دعای حول حالنا الی احسن الحال را با صدایی بلند تر فریاد خواهیم زد.