۱۳۹۴ خرداد ۱۳, چهارشنبه

آخر چه کرده ام که نگاهم نمی کنی
حتی دمی گذر به خیالم  نمی کنی
من با حضور تو در خواب هم خوشم
آخر چرا شبی  خوشحالم نمی کنی؟

یاد

می نویسم یادم بمونه چه روزای سختی دارم و تو حتی جواب سوال اخرم رو هم ندادی...
خیلی نامردی خیلی...
کجای دنیا کسی قد من دوست خواهد داشت که رفتی
روز اولی که شروع کردی من با عقلم گفتم نه اما تو گفتی دلت عاشق نیست که میگی نه...
گفتم اره و حالا سراغ عقل رو میگیری
درحالی که نه عقل برام موند نه دل
شکست خورد شد و دیگه نمیشه کاریش کرد. اما یادت بمونه باهام چه کردی... یادت باشه که چه بلایی سرم اوردی..
یادت باشه که قلبم چقدر درد می کنه و تو ازش اطلاع داشتی اما گفتی بچه بازی نکن

۱۳۹۴ فروردین ۸, شنبه

قمار باز... قمار بازنده

ادم قمار بازی به هیچ عنوان نیستم... من حتی ادم ریسک پذیری هم تو تمام زندگیم نبودم..
اما اینبار رو قمار کردم اونم رو زندگیم.
خاصیت قمار همینه که ادم ته دلش می دونه که ممکنه خارج از اراده اون اتفاقی بیافته که منجر بشه همه چیز رو از دست بده. همه چیز  رو!!!
اما وسوسه شیرینی اون لحظه ای که ممکنه همه چیز رو بدست بیاره همیشه باعث میشه که ادامه بده.
قمار کردم... شیرین بود! باورنکردنی بود....
 باختم... حالا تلخیش دیگه از یاد نمیره...
شاکی نیستم چون قمار ذاتش اینه که وقتی قبول کردی باید همه اش رو قبول کنی... می دونم دیگه نقطه عطفی وجود نداره و بردی در پیش نیست ولی همون چند روز ارزشش رو داشت!! مرسی برای اون چند روز... 

۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

دلتنگ صدا

کاش می شد از برنامه «اهنگ های درخواستی»، اهنگ صدایت را درخواست کرد

۱۳۹۳ دی ۲, سه‌شنبه

قرار

قرار بود دلت به پشتوانه دلم گرم باشد قرار دیگری نبود... 



گفته بودی

۱۳۹۲ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

خطرناک ترین سلاح کشتار جمعی

همش تقصیر برادران رایت بود...
اگر بدترین اختراع دنیا را انجام نمی دادند، اگر دلشان هوای پرواز نمی کرد و آن لعنتی بزرگ را نمی ساختند،
اگر سختی سفر به دورترین نقاط دنیا با آن غول بزرگ آهنی فقط نشستن به مدت زیاد نبود،
هیچکس!! هیچکس هوس سفر به سرش نمی زد!!
تصور کن... کدام انسان حاضر می شد با چهارپا و حتی ماشین و کشتی این مسافت را طی کند؟
اگر آن لعنتی ساخته نمی شد؟ اگر هواپیمایی نبود؟
 چه کسی به فکر ساختن فرودگاه می افتاد؟
اگر فرودگاه ساخته نمی شد، کی مجبور بودیم بغضمان را در فرودگاه لعنتی امام فرو بخورانیم تا دوستمان با خاطره تلخ ترکمان نکند؟
چرا؟ چرا در تمام این سال ها هیچکس از برادران رایت به دلیل جنایت علیه بشریت شکایت نکرد؟
جنایت از این بزرگتر؟
 هواپیمای مسافربری خطرناک ترین سلاح کشتار جمعی است، قلب انسان ها را زنده به گور می کند! مگر دل ما چقدر بزرگ است که بتواند این همه راه را برود آن سوی دنیا، و ما بمانیم این سوی دنیا؟
باید یکی پیدا بشود و تمام فرودگاه های جهان را از بین ببرد، هواپیماها خود از بین خواهند رفت!!

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

آخر دنیا

نه مایاها اشتباه کرده بودند نه نوستراداموس؛ برای من آخر دنیا بود...

ابهام

عاشقش بود؛ حتی وقتی عاشقش نبود...

۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

فانتزی

یکی از فانتزی هام اینه که یه سوختی تولید کنم که به صورت پودر باشه، هر وقت ماشین سوختش تموم شد راحت با آب قاطی اش کنی بریزی تو ماشین، ادامه مسیر  رو بری!

۱۳۹۱ شهریور ۳۱, جمعه

قرار بود

قرار بود جایی برای دلتنگی ها باشه... اما مشکلش اینه دلتنگی های من تو قالب کلمات نمی گنجه